مارالمارال، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

* مارال فرفری *

6 سال از عشقمان گذشت

بله خوب متوجه شدی.................................. امروز سالگرد ازدواجمون بود .یعنی دقیقا سال 17/1/1386 منو بابا جون حسن زندگیمون رو شروع کردیم خیلی  زود گذشت ولی من عاشق این زندگی هستم و تمام تلاشمو میکنم تا همیشه اروم و خوش باشه .از همه مهمتر برای داشتن همسری مهربون و خانواده دوست روز ی هزاران بار از خدای بزرگ ممنونم به مناسبت همین روز دیروز قرار بود ما بریم آتلیه و یه عکس سه نفره بندازیم که ما اکاده شده بودیم که دیدیم مارال خانوم خوابیده به خاطر همین قرار شد مارال رو بیدار نکنیم چون اونجوری بد از خواب بلند میشه و همکاری نمیکنه به خاطر همین همون جوری برداشتیمش و گذاشتیم تو ماشین و رفتیم رستوران و خیلی اونجا بهمون خوش گذشت...
17 فروردين 1392

سال نو مبارک

سلام به دوستای خوبم .ببخشید زیاد زیاد ما این خانواده ٣ نفره خوشبخت با تاخیر زیاد سال ١٣٩٢ رو به همه شما دوستای وبلاگیم تبریک میگیم خیلی دیره که سال رو   داریم بهتون تبریک میگیم .به بزرگی خودتون ببخشید امیدوارم سال١٣٩٢  سال پر برکتی برای همه شما باشه . حالا چند تا عکس زیبا ............اینم سفره هفت سین ما اینم عزیزای من در حال قران خودن موقع سال تحویل اینم مارال خونه آقا جون کنار هفت سین ...
15 فروردين 1392

اولین شاهکار مارال

سلام عزیز مامان .اومدم زودی میخوام برم اخه بابا حسن گفته اگه نیای بخوابی اینترنتو قطع میکنه .فقط به خاطر این شاهکار قشنگت اومدم که خیلی باحال بود .چند روز پیش شما داشتی نقاشی میکشیدی و مثل من که میگم چشم چشم ٢ ابرو .شماهم داشتی تکرار میکردی که اومدم دیدم این نقاشی زیبا رو کشیدی .خیلی خوشحال شدم به خدا خوشحالم که تو نقاشی هم استعداد دادی و حداقل به من نرفتی خیلی دوست دارم بوس بوس بوس هوارتاااااااااااااااااااا   ...
13 دی 1391

تجربه اول دخملمممممممممم در بعضی کارا..

اولین بار که دست زدن رو یاد گرفت 89/11/3    اولین بار که سوپ خوردش اصلا هم بدش نیومد 89/11/7 اولین بار که حریره بادام خورد  89/11/8 اولین بار که سیب رنده شده وسرلاک خورد  و اولین دندونشم جوونه زد و حتی تف کردن رو یاد گرفته بود و چه کیفی میکرد 89/12/3 دومین دندونم  89/12/22   در اوردش اولین سرما خوردگیشم (تفلی بچم) 89/12/21 بود که بردم دکتر .وزنش اون موقع9800 بود تازه گوش دختر ناز نازیمو تو تاریخ 90/1/18 با مامان شایسته صبح ساعت 11  توی کلینیک بهپویان سوراخ کردیم و برای اولین بار گوشواره که دایی حسین براش خریده بود و انداختیم  اولین بار که بابایی گفت تو تاریخ 90/2/25 ...
30 ارديبهشت 1391
1