مارالمارال، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

* مارال فرفری *

وضعیت جسمی مارال خانوم

سلام به دختر از گل بهترم . الهی منم فدات اینقدر ناز شدی به خدا .......... توپول قلقلی مامانی . همه چی رو خدا رو شکر از هر غذایی میخوری و باهاش مشکلی نداری.ومن خیلی خوشحالم  اولا که رفتی تو ٣٣ ماه .واز نظر جسمی خوب هستی یعنی وزنت ١٦.٣٠٠ که میزونه بعدم قدت ٩٤ بود که دو سانت دکتر گفت کوتاه که اونم با زینک پلاسی که دکتر داد گفت درست میشه و از این بابت واقعا خوشحالم .امیدوارم که بازم همین طور تا اخر خوب باشه وهیچ مشکلی نداشته باشی .... خیلی خیلی دوست دارم اینم عکس زیبای مارال جون ...
17 ارديبهشت 1392

سرگرمی های روزانه مارال در خانه

تاپ بازی که خیلی شما دوست داری یاد روزای کوچیکیت بخیر تو این تشک میخوابیدی و بازی میکردی الانم با عروسک های مورد علاقت خوابیدی ی نفس من مشغول کارتون دیدن ..افرین که همیشه از عقب نگاه میکنی ............. این به قول خودت جاشا بازی با توپولوهاواین عروسکو خیلی دوست داری  اعظم جون برات خریده. ودر نهایت جیگز مامان اروم میخوابه .خیلی ناز میخوابی به خدا.خیلی دوست داریم خیلی خیلی ...
11 ارديبهشت 1392

اهای.......................عمه شدم.................هورا

سلام به عزیز ترینم. به دختر نازم .که قشنگترین چیز تو دنیاست . الهی مامان فدات میدونی امروز چه روزی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ امروز نی نی دایی حسینینا (یعنی اقا طاها )بدنیا اومد .......هورااااااااااااااااا شما پسر دایی دار شدی و منم عمه جون .خیلی حس خوبی بود به خدا .از همه جالبتر که اونم 10 بود .شما 10 مرداد وطاها جونم 10 اردیبهشت .......تازه تو یه ساعت هم بدنیااومدید و هر دو به وسیله دکتر شیرین حشمت و تو بیمارستان پیامبران. حالای عکسای نازشو میزارم تا ببینیم. اینم جیگر عمه .الهی فدات بشم ............چه ناز خوابیده..... خوش اومدی به جمع ما طاها کوچولو اینم مارال کوچولوی منه .که اینجا  تازه بدنیا اومدی اینم دخت...
11 ارديبهشت 1392

مسافرت ها در عید 92

سلام به شیرین زبون مامان . الهی  دورت بگردم .به خدا هر روز بزرگتر از دیروز .و هر روز شیطونتر از دیروز خوب حالا از عید بگم  .ما تو ایام عید.در اویلا عید که خونه بودیم  و مهمونی میرفتیم .ولی تو هفته دوم اول رفتیم همدان .خیلی اونجا بهشما خوش گذشت .از اونجا به سمت کرمانشا به راه افتادیم و بلاخره سر از سردشت در اوردیم .خیلی جای با صفای بود به خدا.البته یادم رفت بگم اونجا رفتیم خونه دوست بابا حاجی و دایی علی .اونا هم خیلی ادمهای خوب و مهمون نوازی بودنن .   اینجا ابشار شلماش هستش خیلی زیبا بود  اینجا هم خونمونه که ما راه تو کمد دیواری قایم میشد والبته اونجا مارال بچه های اونا رو میزد و ما دائم...
21 فروردين 1392

6 سال از عشقمان گذشت

بله خوب متوجه شدی.................................. امروز سالگرد ازدواجمون بود .یعنی دقیقا سال 17/1/1386 منو بابا جون حسن زندگیمون رو شروع کردیم خیلی  زود گذشت ولی من عاشق این زندگی هستم و تمام تلاشمو میکنم تا همیشه اروم و خوش باشه .از همه مهمتر برای داشتن همسری مهربون و خانواده دوست روز ی هزاران بار از خدای بزرگ ممنونم به مناسبت همین روز دیروز قرار بود ما بریم آتلیه و یه عکس سه نفره بندازیم که ما اکاده شده بودیم که دیدیم مارال خانوم خوابیده به خاطر همین قرار شد مارال رو بیدار نکنیم چون اونجوری بد از خواب بلند میشه و همکاری نمیکنه به خاطر همین همون جوری برداشتیمش و گذاشتیم تو ماشین و رفتیم رستوران و خیلی اونجا بهمون خوش گذشت...
17 فروردين 1392

سال نو مبارک

سلام به دوستای خوبم .ببخشید زیاد زیاد ما این خانواده ٣ نفره خوشبخت با تاخیر زیاد سال ١٣٩٢ رو به همه شما دوستای وبلاگیم تبریک میگیم خیلی دیره که سال رو   داریم بهتون تبریک میگیم .به بزرگی خودتون ببخشید امیدوارم سال١٣٩٢  سال پر برکتی برای همه شما باشه . حالا چند تا عکس زیبا ............اینم سفره هفت سین ما اینم عزیزای من در حال قران خودن موقع سال تحویل اینم مارال خونه آقا جون کنار هفت سین ...
15 فروردين 1392

یه روز برفی

سلام از گل بهترم اول از همه یه معذرت گنده گنده به خاطر دیر اومدن .خیلی درگیر بودم این چند وقت .امیدورام مامان جونتو ببخشی. خوب از چی بگم اول ................................................اهان فهمیدم اول از همه   ٣٢ماهگیت مبارک .به خدای مهربون قسم که هر روز شیرین تر از دیروز میشی و صد البته واقعا خانومتر از دیروزو ومن به این دختر زیبای خودم آفرین میگم هزار بار خوب مارال خوشگلم پری شب  که از خواب بیدار شدیم دیدیم یه عالمه برف اومده بود نمیدونی چه قدر ذوق کردی به خدا .به خاطر همین ماهم با بابا جون حسن شما رو بردیم برف بازی .خیلی بهت خوش گذشت . الهی دورت بگردم تو مشتت برف جمع میکردی و منو حسن جونو میزدی البته اینو...
19 اسفند 1391