مارالمارال، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

* مارال فرفری *

یک ماه بزرگتر

سلام به روی ماهت به چشمای قشنگت دختر ناز من ٣١ ماهگیت مبارک باز هم یک ماه گذشت و عزیز دلم بزرگتر شد هر روز خانوم تر از دیروز هر روز فهمیده تر خیلی دوست داریم به خدا به قول خودت : تو نفس منی .عمر منی . جون منی   ...
11 بهمن 1391

شبی با یه مهمون به یاد موندنی

سلام گل مامان جمعه شب دوست بابا حسن زنگ زد و گفت ما شام میایم خونتون .منو شما کلی خوشحال شدیم وقتی برات توضیح دادم که یه پسر  هم سن شما  دارن  شما خیلی خوشحال شدی .خلاصه شب شد و مهمونهای ما از راه رسین. اول بگم اسم این پسر قشنگ ایلیا بود که شما خیلی با حال تلفظ میکردی . تا در و باز کردیم اقا ایلیا وارد شد و مستقیم رفت تو اطاق شما و مشغول باز یبا وسایل شد .خیلی جالب بود اصلا غریبی نکرد .شما هم با ایلیا جان یکی شدی و بمبی  تو خونه منفجر شد که بیاو ببین. کاش فقط همین ریختن بود هر از چند گاهی جرقه میخوردید و از اون زدن و از شما فغان فغان فغان............ خلاصه من بودو مامان  ایلیا بودو یه مصیبتی بود  به خد...
4 بهمن 1391

خرید خرید بازم خرید

سلام نفس مامان هر روز قشنگ تر از دیروز من . دوست دارم به خدا وقتی حرف میزنی دلم میره برات وقتی نگات میکنم .......................میگم ببین حسن جون چقدر بزرگ شده به خدا لذت خداست عزیز تر از جونم امروز بابا جون حسن   تعطیل بود به خاطر همین ما رو برد خرید.کلی برا شما خرید کردیم  خیلی خوشگلن به خدا . بعدا وقتی پوشیدی میبینی اینم چند تاعکس از جیگرم که تو راه برگشت از شما گرفتم اینجا بابا حسن  نبود رفته بود چیزی بخره ...
1 بهمن 1391

لب تاب نو مبارک

سلام عزیز دلم ببخشید که دیر به دیر مینویسم .رایانه طبق معمول خراب شده بود .من دیگه ازش خسته شده بودم اخه 10  ساعت طول میکشید تا بیاد .منم با بابا جون حسن تصمیم گرفتم یه لب تاب نو بخرم .از این به بعد تن تن میام .خیلی دوست دارم بوس از لبای نازت حالا چند تا عکس ناناز میزارم تا ببینی ...
25 دی 1391

اولین شاهکار مارال

سلام عزیز مامان .اومدم زودی میخوام برم اخه بابا حسن گفته اگه نیای بخوابی اینترنتو قطع میکنه .فقط به خاطر این شاهکار قشنگت اومدم که خیلی باحال بود .چند روز پیش شما داشتی نقاشی میکشیدی و مثل من که میگم چشم چشم ٢ ابرو .شماهم داشتی تکرار میکردی که اومدم دیدم این نقاشی زیبا رو کشیدی .خیلی خوشحال شدم به خدا خوشحالم که تو نقاشی هم استعداد دادی و حداقل به من نرفتی خیلی دوست دارم بوس بوس بوس هوارتاااااااااااااااااااا   ...
13 دی 1391