یه روز برفی
سلام از گل بهترم
اول از همه یه معذرت گنده گنده به خاطر دیر اومدن .خیلی درگیر بودم این چند وقت .امیدورام مامان جونتو ببخشی.
خوب از چی بگم اول................................................اهان فهمیدم اول از همه
٣٢ماهگیت مبارک .به خدای مهربون قسم که هر روز شیرین تر از دیروز میشی و صد البته واقعا خانومتر از دیروزو
ومن به این دختر زیبای خودم آفرین میگم هزار بار
خوب مارال خوشگلم پری شب که از خواب بیدار شدیم دیدیم یه عالمه برف اومده بود نمیدونی چه قدر ذوق کردی به خدا .به خاطر همین ماهم با بابا جون حسن شما رو بردیم برف بازی .خیلی بهت خوش گذشت .
الهی دورت بگردم تو مشتت برف جمع میکردی و منو حسن جونو میزدی البته اینو از بابا جون تقلید کردی .خلاصه اخر سر اینقدر لبپات سر شده بود که با زور بردیمت تو ماشین البته هر چند دقیقه یک بار یه گوله برف میخواستی و حسن جونو برات میورد تو ماشین .
خلاصه خیلی روز خوبی بود و به شما خیلی خوش گذشت البته به گفته خودت که میگفتی مامان معصومو من خیلی برف بازی دوست دارما....................
اینم چند عکس زیبا
راستی یادم رفت بگم اینم یه آدم برفی که بابا حسن با کمبود امکانات درستش کرد خیلی عالی حسن جون جونی ....دستت درد نکنه